مناجات عرفه
تنگ غروب عرفه
عطر تو این حوالیه
دل منم پیش شماست
با اینکه جامون خالیه
وقتی که توی گریه هات
سجده به تربت می کنی
منم دعا کن وقتیکه
ذکر مصیبت میکنی
می خوام منم رها بشم
شهید تو منا بشم
می خوام که امروز با شما
عازم کربلا بشم
تنگ غروب عرفه
دل شکسته می خرن
روضه خونا گریه کن و
تا خود گودال می برن
رقیه از دور عموشو
به حاجیا نشون می ده
صف بسته شد واسه نماز
اکبر داره اذون میده
یه مادر آب زمزم و
خورده و خیلی شیر داره
یه طفل شیر خواره آروم
خوابیده توی گهواره
لالا لالا یی علی جون
واسه تو آب فراونه
عمو که سقامون باشه
کسی تشنه نمی مونه
تنگ غروب عرفه
بین مناجات و دعا
یهو دلم هوایی شد
برم پیش امام رضا
من از بزرگام شنیدم
سقاخونه ات شفا میده
هرکی دخیل شد به ضریح
حاجتشو خدا میده
امام رضا دعام بکن
خادم این حرم بشم
اگه لیاقت ندارم
دعا بکن آدم بشم
تنگ غروب عرفه
می خوام که توبه بکنم
گریه هامو تو می خری
می خوام که گریه بکنم
گریه دوای درداست
مرهم قلب تنهاست
گریه برای بنده
دلیل عفو خطاست
تنگ غروب عرفه
دل منم هواییه
به هر طرف بخوام برم
مسیرش کربلاییه
تنگ غروب کربلا
یه خواهری پا نیزه ها
معجرشو گره می زد
حسینشو می زد صدا
می گفت خیالت تخت تخت
همه سپاه تو می شم
کسی بخواد سنگ بزنه
خودم پناه تو می شم
چادر مادر سرمه
هم چادر هم سپرمه
هیچکی حریفم نمیشه
سایت که بالا سرمه
تنگ غروب عرفه
گره زدم به حاجتام
یک نخ شال روضه تو
به آرزوی کربلام
- ۹۵/۰۶/۲۱