آقای جمکران سلام...
آقای جمکران سلام...
افسوس می خورم که غایبم از انتظار تو
شرمنده بی سلام رد شده ام از کنار تو
پر سوخت سینه سوخت به دنبال نور تو
باور نمی کنم که گم شد ه ام در مدار تو
جانی نمانده است که بخشم چو حاتمی
نرگس شدی که من نشوم مثل خار تو
چشمی که خرج راه تو شد بینشش دهند
هستم همیشه در پی ستاره دنباله دارتو
افسوس می خورم که نخوردم به درد تو
من با دعای فاطمه شده ام بی قرار تو
آقا ببخش آنچه که کردم تو را شکست
جز دردسر چه سود،شوم حال ،یار تو؟!
دستم بگیر زندگی ام روبه راه کن
من آرزوم همین است شوم مهزیار تو